SCORPIAN/خ خ خ خ خ خ
ای هــــــوسک به این زندگی
فعلاً این عکسو داشته باشید تا بعدا ً بیام . عکس رفیقامو ببینید ، بحالیدددد !!! خودم درستش کردم ! این پست ، کامنتاش آزاده ! پس هر چه دل تنگت می خواهد بگو ! سلام به همه ی بروبکس باحال ! ممنون از همتون که توی این مدت که نبودم ، هوامو داشتین و برام کامنت گذاشتین قربون همتون ! خب حالا امروز با یه آپ جنجالی اومدم ! (در حد مریخ !!! ) روز آخر مدرسه بود ( روز چهارشنبه ) ! همه چی توی مدرسه عادی بود و بچه ها داشتن درس ادبیات رو واسه ی امتحان ، دوره می کردن . یکی از بچه ها هم یواشکی دوربین آورده بود تا یه عکس دسته جمعی با بچه ها بندازیم . زنگ سوم خورد و معلم رفت بیرون ! بعد یهو دیدم بچه ها در کلاسو بستن ! خب منم فکر کردم می خوان عکس بگیرن دیگه . بهشون توجه نکردم و سرمو انداختم رو کتاب و خواستم برم بیرون کلاس . بعد یهو دیدم صدای فش فش میاد !!!! سرمو آوردم بالا ............... فکر می کنید چی شده بود ؟!!!! بله ، دیدم آبشاری زدن سر کلاس !!!! یکی نیس بگه آخه کرّه خرا نمی تونین یه زنگ تحمل کنین ، اون کوفتی رو بیرون مدرسه بزنین ؟!!! خلاصه کلّ راهرو رو دود ورداشت ! هر کی از بغل کلاسمون رد می شد ، یا دماغشو می گرفت یا سرفه می کرد ! حالا این تازه یه ور ماجرا بود !!!! بعد از اینکه گندش بالا اومد ، معاونمون از پشت تریبون اعلام که کلاسمون از امتحان دادن محرومه !!! تا معاون اینو گفت ، بچه ها شروع کردن به هورا کشیدن و دست زدن ! منم هاج و واج نگاشون میکردم !!! یعنی اگه سیب زمینی بی رگ هم بود ، باید اشکش در میومد !!! واقعاً بچه های کلاس ما ، دو زیستن!!! حیاط نگه داشتن ! بچه ها هم که عین خیالشون هم نبود . انگاری اومده بودن پیک نیک خبر مرگشون !!! عکس یادگاری میگرفتن ! شعر می خوندن ! اصلاً یه وضعی بود !!! بعد معاون پایه اومد و گفت که اگه اونایی رو که آبشاری زدن لو ندیم ، سال بعد هم کلاسمون برگزار نمیشه ! یعنی پیش دانشگاهی بی پیش دانشگاهی ! همه بچه ها هم می دونستن خالی می بنده ، ولی به روش نیاوردن ! بعدش ۵ دقیقه به همه وقت داد تا مجرما بچه های ما هم که هیچ کدوم حاضر نبودن لو بدن (به این میگن اتحاد ملّی!) بعد ۵ دقیقه اومد تو حیاط و گفت که همه برن سر جلسه ی امتحان ! ولی مبصر کلاسو نگه داشت و نذاشت امتحان بده ! یعنی همه تقصیرا رو انداخت گردن اون بدبخت !!! ببینید معاون ما عجب مارمولکی بوده ! مخصوصاً اینجوری کرد که مبصر مجبور بشه خودش لو بده !!! خلاصه ما هم که رفتیم سر جلسه ی امتحان و بعدشم خداحافظ تا ۱۶ روز دیگه !!!! ولی خودمونیما ، عجب حکایتی بود !!!! خ خ خ خ خ خ : خلاصه می خواستم بگم که به جز موجودات فضایی ،جونورای دیگه ای هم دور و اطراف ما می زیین !!!! یعنی زیست می کنن !!!! خیلی هم برام مهمه !!! سوال اصلی : فیس بوک یا وبلاگ ؟!! کدومشون بهترن ؟ منتظر جواباتون هستم . سلام به بروبکس . این دوتا داستان رو دبیر تاریخمون برامون تعریف کرد . جالبه که واقعی هم هست ! این دوتا داستان کوتاه مربوط میشه به زمان رضاشاه ! ۱. یه روز رضاشاه وارد یکی از گردان های نظامی میشه برای اینکه یه آماری از سربازای اون گردان دستش بیاد . رضاشاه رفت توی گردان و تک تک سربازا صف کشیدن . اولین سرباز با تفنگی که پشتش بود ، رفت جلوی رضاشاه ! رضاشاه : اسمت ؟ سرباز : زلف علی . رضاشاه : چندسالته ؟ سرباز : ۲۵ سالمه قربان . رضاشاه : چندساله که داری خدمت میکنی ؟ سرباز : ۲ سال قربان . رضاشاه : اون چیه پشتت ؟ (منظورش تفنگ سرباز بود ) سرباز : تفنگه قربان . تا سرباز این حرفو زد ، رضاشاه یه دونه خوابوند توی گوش سرباز و عین پشمک پخشش کرد رو زمین ! سرباز : قربان برای چی میزنید ؟ رضاشاه : این تفنگ نیس احمق ! این مادرته ! ناموسته ! حالا فهمیدی ؟! سرباز : مفهوم شد قربان ! بعد رضاشاه بهش گفت که دوباره بلند بشه و به سوالات جواب بده . اون سربازه هم بلند شد و سوالات رو جواب داد . حالا نفر بعدی اومد . رضا شاه : اسمت ؟ سرباز : غیب علی . رضاشاه : چند سالته ؟ سرباز : ۲۱ سالمه قربان . رضاشاه : چند سال خدمت کردی ؟ سرباز : ۱ سال قربان . رضاشاه : اون چیه پشتت ؟! سرباز : مامان زلف علی ، قربان !!!!!!!! ۲. یه روز دیگه قرار شد که رضاشاه بره به یه گردان دیگه . مسئول اون گردان هم همه ی سربازا رو جمع کرد تا بهشون بگه که وقتی رضاشاه اومد ، چی بگن . مسئول : همه ی سربازا به صف ! امروز رضاشاه قراره بیاد اینجا . وقتی اسم و سن و مدت زمان خدمتتون رو ازتون پرسید ، مثل بچه ی آدم جواب میدید . وقتی هم ازتون پرسید ،،،شاه یا میهن ؟،،، باید بگین ،،،هر دو رو قربان!،،، . مفهوم شد ؟ بعد همه ی سربازا گفتن : بله قربان ! خلاصه رضاشاه به گردانشون اومد . دوباره همه ی سربازا صف کشیدن. نفر اول اومد . رضاشاه هم با یه قیافه ی خشمگین بهش نگاه کرد تا حساب کار دستش بیاد و درست جواب بده . رضاشاه : اسمت ؟ سرباز : عبدالله . رضاشاه : چند سالته ؟ اون سرباز بدبخت هم که از نگاه ترسناک رضاشاه ترسیده بود، سوتی داد و گفت : ۱ سالمه قربان !!! رضاشاه به خودش نیاورد و سوال بعدی رو پرسید . رضاشاه : چند سال خدمت کردی ؟ دوباره سرباز هول شد و گفت : ۲۷ سال قربان !!! رضاشاه : منو اسکول گیر آوردی یا خودتو ؟! سرباز هم گند آخر رو بالا آورد و گفت : هر دو رو قربان !!! خ خ خ خ خ خ : یه کم بخندین ضایع نشییییییم !!! اگه هم خنده تون نمیاد دیگه مشکل خودتونه !!! امروز یه آپ باحال دارم. شاید خوشتون بیاد . اینایی که این زیر می بینید ، سه تا تست آلزایمره ! اگه شما بتونین این سه تا تست رو پشت سر بذارید ، بیماری آلزایمر نمی گیرید ! من خودم قبلاً این سه تا تست رو حل کردم . حالا می خوام ببینم شما چی کاره اید ! وای اگه نتونید حل کنید ، آلزایمر میگیریدددد !!! خیله خب دیگه بسه ، زود باشید شروع کنید ! تست شماره ی 1. علامت $ رو پیدا کنید.* SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSS SSSS$SSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS SSSSSSSSSSSSS تست شماره ی 2 . حرف G رو پیدا کنید.** CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCCCCCCCC CCCCCCGCCCCCC تست شماره ی 3.*** حرف n رو پیدا کنید . mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmnmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmm mmmmmmmmmm خ خ خ خ خ خ : امیدوارم چشماتون این شکلی در ضمن ، این تستا همه ش واقعیه ، سرکاری هم نیس . پس اگه نتونستین هر سه تا مرحله رو رد کنین ، باید یه فکری به حال خودتون بکنیدددددددد ! این همان دو زیستی است که شب گذشته از باغ وحش ایالت کالیفورنیا گریخته و در شهر سرگردان می باشد !!! معرفی می کنم ، جاســــــــــــــــــــــــــــتین بیبر ! ملقب به خورسک !!! هم اکنون از سازمان ناسا خبرهایی به گوشمان رسیده است که حامل ویژگی هایی بسیار زننده و ناخوشایند این موجود منفور می باشد !!!!!! ویژگی های این موجود به شرح زیر اند : ۱. صدایی بسیار گوش خراش که پرده ی صماخ واسه ی شنونده باقی نمی گذارد ! ۲. نخود هر آش شدن !!! ( حالا وسط کنسرت گروه LMFAO میاد و قر میده ؟! از الان دیگه جسدی بیش نیس !!!) ۳. بوسیدن هر کس و ناکسی !!! ( اکثراً دخترا !!! مخصوصاً سلنا گومز ) ۴. با کله گنده ها گشتن ! ( حالا واسه ی من میره با ماریا کری آهنگ می خونه ؟!! پسره ی کلّه پاچه !!!) ۵. مسخره کردن عزیز دل من ، حاج امینم ، پادشاه رپ !!! (بابایی ازش دربیارم من !!! ) ما هم اکنون به دنبال این موجود منفور هستیم . در صورت یافتن هر یک از این نشونه ها ، فوراً به ما اطلاع دهید ! این موجود قابلیت تبدیل شدن به موجودات دیگر مثل گاو ، گوسفند ، توله خر ، مرغ و خروس را نیز دارا می باشد !!! پس مواظب باشید که چه غذایی می خورید !!! خ خ خ خ خ خ : یکی از ویژگی های این وبلاگ ، ضد جاستین بودنشه !!! همین بچه جوجولو باعث شده که بعضی از پسرای ایرونی اعتماد بنفسشون رو از دست بدن و افسرده بشن !!! ! TERNOR Out !
بعدش همه مونو توی
رو لو بدن !
نشده باشه !!!
Power By:
LoxBlog.Com |